سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        دلشکسته

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ ۱۰:۵۰ شماره ثبت ۳۳۵۲۱
          بازدید : ۵۵۶   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        رسیدم به جایی
        عشق شد مسکین بینوا
        گریان از بودن بر قلب من
        هر روز شد به ناله
         از اشک و اندوه من
        از به پرواز بودن پا به دوش من
        وقتی که دیدم .....
        ریگهای بیابان
        به نالم شدند هم آغوش من
        دریده  همچو قلب من
        وقتی که دیدم قلب خدا
        شد قلب من
        همه رنجها
        درد ها و غصه ها
        غمهای جانهاشد زنجیر به پای من
        سوختن به بالاتر از عشق شد هر روز به ایام من
        خواستم این بدن ضعیف و
         ذلیل و مسکین وبینواو روسیاه
        از محنت به جان رها کنم
        یک پرواز زیبا به وداع
        از اوج بر زمین سرد زنم
        دیدم خدادیده به خون
         اشک و خشمش هست به جون من
        خواستم خود به دریا زنم
        به شنا خود به افق  بی انتها زنم
         دیدم خدادیده به خون
        اشک و خشمش هست به جون من
        خواستم بر کویر قدم  بیشمار زنم
        خود طعمه  لاشخور بیابان زنم
        دیدم خدادیده به خون
         اشک و خشمش هست به جون من
        خواستم زمان پاره کنم
        به رویا وجودم وصله به آن کنم
        از غیر رویا وجودم رها وبیزار کنم
         دیده خود به طبیعت  کنم با نگاه به خدا کنم
         دیدم خدادیده به خون
        تا کی ببینم میفروشند پر پر واز
        می شکنند جام ساقی دلربا
        می خرند پای بی رمق
        می فروشند درد عشق
        میخرند سرگرمی نازیبای دنیا
        کاش میشد لباس دیوانگی زنم
        خود آواره بیابان زنم
        به پایان میزنم این دفتر
        می بوسم خاک پای شاعران ناب
        ۱۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0